در شرایط کنونی روحانی فقط یک گزینه پیش رو دارد/ پیمانی پرضرر برای انقلاب
برای انقلاب
سیدحسین موسویان که از اعضای تیم هسته ای دکتر روحانی بوده
است، نسبت به مواضع دوپهلو و رویارویی غرب در قبال برنامه صلح
آمیز هسته ای ایران، انتقادات صریحی کرده است. وی که اکنون در
آمریکا زندگی می کند، در نوشته خود در روزنامه "ال پائیس"
تصریح کرده است در صورت ادامه روند فعلی و تحریم ها، دکتر
روحانی تنها یک راه مطلوب خواهد داشت: "خروج از NPT"
سایت روزآنلاین (roozonline) نوشته ای از آقای "سیدحسین موسویان" دیپلمات و عضو تیم مذاکره کننده سابق کشورمان را از روزنامه "ال پائیس" ترجمه کرده است که در آن به مطالب جالبی درباره رویکرد دوگانه غرب و بی توجهی به حق قانونی و مسلم ایران، اشاره شده است.
توجه شما را به نوشته آقای سیدحسین موسویان که حاوی نکات جالب و قابل توجهی است، جلب می کنیم:
به نظر می رسد که روزنه امید برای یافت یک راه حل دیپلماتیک برای پرونده اتمی ایران در دومین دوره ریاست جمهوری باراک اوباما بازتر شده. اوباما در سخنرانی دولتی سال ۲۰۱۳ از مقامات ایرانی خواست که "بپذیرند زمان برای راه حل دپپلماتیک برای این مسأله فرا رسیده".
انتخاب حسن روحانی، مذاکره کننده سابق اتمی ایران، به عنوان رییس جمهور، دورنمای یک رویکرد جدید را برای مذاکرات آینده رقم زده است. درعین حال، خطر وقوع یک رویارویی نیز در صورتی که آمریکا و دیگر کشورهای غربی بر سیاست فعلی شان دایر بر اعمال فشار بر ایران ادامه دهند، وجود دارد.
سیدحسین موسویان
ایران به عنوان یکی از کشورهای امضاکننده پیمان منع گسترش، حق غنی سازی اورانیوم را دارد. من شخصاً معتقدم که اگر واشنگتن حق غنی سازی اورانیوم ایران را به رسمیت بشناسد، توافق هسته ای آسان تر انجام خواهد شد. ولی بدون آن، امکان رسیدن به یک توافق پایدار بسیار ضعیف است.
محور اصلی مشکل هسته ای ایران به حق مشروع ایران برای غنی سازی در چارچوب پیمان منع گسترش اتمی مربوط می شود، نه تولید بمب های اتمی. ایران امضاکننده تمامی توافقنامه هایی است که بر اساس آن ها استفاده از تسلیحات کشتارجمعی ممنوع است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: کنوانسیون منع استفاده از تسلیحات شیمیایی امضاشده در سال ۱۹۹۷؛ کنوانسیون منع استفاده از تسلیحات بیولوژیکی در سال ۱۹۹۶؛ و پیمان منع گسترش اتمی امضاشده در سال ۱۹۷۰.
این توافقنامه ها شامل حقوق و تعهداتی برای امضاکنندگان آن ها می شوند. غرب نگاه خود را از استانداردهای بین المللی برگردانده و به سیاست درگیری و رویارویی روی آورده، زیرا همواره بر ایران فشار وارد می کند تا تعهدات خود را در چارچوب توافقنامه ها بجا آورد، در حالی که این کشور را از حقوق خود در راستای همین توافقنامه ها محروم نگاه می دارد.
پیمان منع گسترش اتمی تا امروز برای غرب به عنوان ابزاری برای إعمال فشار علیه ایران و اتهام زنی غلط به تهران بوده است. این تاکتیک ها به عنوان راهی برای توجیه تحریم ها مورد استفاده قرار می گیرند که در نهایت نیز ممکن است به یک مداخله نظامی منجر شود. پیمان منع گسترش اتمی به عنصری برای کم رنگ کردن حقوق مشروع ایران و ملحق شدن به جامعه بین المللی برای إعمال تحریم های شدیدتر چندجانبه و یکجانبه علیه ایران تبدیل شده.
در نتیجه، ایران روز به روز نسبت به کنوانسیون های بین المللی با تردید بیشتری عمل می کند. این مسأله تا جایی پیش رفته که برخی مقامات سیاسی ایران پیمان منع گسترش اتمی را به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی می بینند و این مسأله به نوبت ازسوی جنگ طلبان آمریکایی به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافشان -که همان تغییر حکومت ایران است- مورد استفاده قرار گرفته.
در ایران اولین اولویت رئیس جمهور منتخب، حسن روحانی، این است که بحران اقتصادی را مدیریت کند. چالش هسته ای باعث إعمال تحریم های چندجانبه و یکجانبه بی سابقه ای شده که یکی از دلایل اصلی وضعیت اقتصادی کنونی است که کشور متحمل آن شده.
گزینه های مختلفی وجود دارد. گزینه مطلوب برای ایران این است که یک راه حل مسالمت آمیز برای برنامه هسته ای یافت شود. استقامت در برابر بهمن تحریم ها و دیگر رویکردهای مجازات کننده غیرواقعی و چشم نپوشیدن از حقوق هسته ای، ربطی به اینکه چه کسی در ایران در قدرت است ندارد.
در نبود یک راه حل مناسب و واقع گرا برای این وضعیت و در صورت ادامه روند تحریم ها و فشارها، خروج از پیمان منع گسترش اتمی برای تهران گزینه جالب توجهی می تواند باشد.
ایالات متحده تحریم هایی را علیه ایران إعمال می کند و کره شمالی را فراموش کرده؛ کشوری که از پیمان منع گسترش خارج شده، آشکارا سلاح اتمی تولید می کند و سه بار دست به آزمایش هسته ای و آزمایش موشک های اتمی زده و همچنین تهدید کرده که از آن ها علیه ایالات متحده استفاده خواهد کرد.
این درحالی است که آمریکا و دیگر کشورهای غربی با برخی کشورهای اتمی مانند هندوستان، پاکستان و اسرائیل که امضاکننده پیمان نیز نیستند قراردادهای همکاری امضا می کنند.
پس تعجبی ندارد که ایران تحت تأثیر رویکرد دوگانه در استانداردهای بین المللی قرار گیرد که ناقضان و کشورهایی که پیمان را امضا نکرده اند را تشویق می کند و به آن ها پیشنهاد ائتلاف های استراتژیک می دهد.
درحقیقت، ایران بهای بیشتری را برای امضای پیمان منع گسترش داده تا تولید سلاح اتمی.
از زمان انقلاب اسلامی، ضرر پیمان منع گسترش اتمی برای ایران بیش از سود آن بوده است؛ تا جایی که امروز به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی شناخته می شود، چرا که غرب از آن به عنوان ابزاری برای بردن ایران در برابر شورای امنیت و إعمال تحریم های بیشتر استفاده می کند.