راهکار پیشنهادی تحلیلگر عرب برای پایان بحران مصر
"عبدالباری عطوان" نویسنده و تحلیلگر سرشناس عرب و سردبیر مستعفی روزنامه "القدس العربی" در یاداشتی که در صفحات رسمی "تویتر" و "فیسبوک" و سایت شخصی خود با تحلیل اوضاع مصر و کودتای نظامی ارتش علیه رئیس جمهور منتخب این کشور به ارائه راهکاری برای حل بحران فعلی مصر پرداخت.
عطوان نوشت: پیش از کودتای نظامی که به عزل "محمد مرسی" و دولت وی منجر شد، یک هویت واحد برای تظاهرات وجود داشت که در ائتلاف سست و نرم بین هواداران جبهه نجات ملی معارض و حامیان "حسنی مبارک" نمود پیدا میکرد اما اکنون وضعیت کاملا تغییر کرده است و جنگ میادین با شدت بیشتر بازگشته است و میدان رابعه العدویه، میدان جدید التحریر است و در کنار آن میدان دانشگاه قاهره است که اسلامگراها همان کسانی که شعار بازگشت مشروعیت انتخابات دموکراتیک و انتخاب "محمد مرسی" را سر میدهند، در آن تجمع کردهاند.
فرض بر این بود که کودتای نظامی به وضعیت دودستگی و هرج و مرج موجود در مصر پایان دهد اما آنچه روی داد و ما نیز شاهد آن هستیم، این است که وضعیت به کلی بر عکس شد و هرج و مرج و ناامنی تشدید شده و دودستگیها عمیقتر گشته است.
طراحان کودتا و تدوینکنندگان استراتژی این کودتا به کلاغی میمانند که خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد بدین معنا که هویت خود را از دست داد بدون اینکه هویت جدیدی که میخواست، کسب نماید.
به عبارت دیگر، نهاد نظامی مصر که از شعارهایی که مردم پس از روی کار آمدن "حسین طنطاوی" به دنبال سرنگونی مبارک در دروه انتقالی پیش از انتخابات، علیه این نهاد سر داده و سقوط حکومت نظامی را خواستار شدند، زخم خورده بود و به همین دلیل خواست این بار رنگ و بوی مدنی به کودتای خود بدهد و در پشت انقلاب مردمی برای توجیه تحرکات خود پنهان شود و برای این منظور "عدلی منصور" را به عنوان رئیس جمهور و "محمد البرادعي" را به عنوان معاون وی برگزید اما خیلیها از جمله همپیمانان اروپایی و آمریکاییها با این کار قانع نشدند و بلکه نهاد نظامی را در تنگا قرار دادند.
به عقیده بنده نهاد نظامی مصر دو اشتباه اصلی مرتکب شد: نخست آنکه از اردوگاه معارضان لیبرال در مقابل اردوگاه اخوانیها جانبداری کرد در حالی که همه اینها اول و آخر مصری هستند اما اشتباه دوم نهاد نظامی زمانی بود که کودتای خود را "کودتا" ننامید.
ارتش مصر باید داور باشد نه یک طرف و با همه مصریها به طور برابر تعامل داشته باشد و این کوتاهترین و موثرترین راه برای خدمت به امنیت ملی مصر و حفاظت از نهاد نظامی و برتری دادن آن به تمام ملاحظات تنگنظرانه حزبی است.
ارتش مصر که تصمیم به دخالت نظامی برای پایان دادن به وضعیت هرج و مرج را داشت، بهتر بود که به طور آشکار دست به کودتای نظامی بزند و قدرت را بدست گرفته و وضعیت فوقالعاده اعلام نماید و در مرحله نخست حکومت نظامی را تشکیل داده و پس از آن به برگزاری انتخابات آزاد دعوت نماید اما اقدام به کودتا و اعطای وجهه تقلبی مدنی به آن، اشتباه بزرگی است که نتایج عکس خواهد داشت که ما آن را به وضوح میبینیم.
شاید انگیزه ارتش از این رفتار خود، عدم تسلط بر قدرت و حفظ کمکهای مالی آمریکا و روابط تنگاتنگ با واشنگتن باشد اما مصر که 12 میلیارد دلار از عربستان، کویت و امارات دریافت کرده است میتوانست از این کمکهای تحقیرآمیز آمریکا بینیاز شود و فرصت برای دستیابی به استقلال و حاکمیت ملی بدست آورد.
بحرانی که مصر پیش از کودتای نظامی با آن مواجه بود پس از کودتا نیز ادامه دارد و ارتش مجبور خواهد شد طی چند هفته یا چند ماه آینده در سایه دودستگیهای کنونی و پیشبینیهای غلط درباره قدرت طرف مقابل یعنی اخوانالمسلمین، به طور آشکارا وضعیت فوقالعاده اعلام نماید.
روشن است که تظاهرات در مصر حالت "اعتیاد" به خود گرفته که رهایی از آن ساده نیست، برگزاری تظاهرات اخوانالمسلمین برای بازپسگیری قدرتی که به زور نظامی از آن سلب شده است، قابل درک است اما چرا تظاهرات و اعتراضات جبهه نجات ملی و جنبش تمرد که کودتای نظامی خواستههای آنها را محقق کرده است، همچنان ادامه دارد؟
ارتش مصر همچنان در مسیر اجرای نقشه راه خود قدم برمیدارد و اخوانالمسلمین نیز به بازگرداندن مرسی اصرار دارد و از سوی دیگر تظاهرات و اعتراضات دو طرف معادله سیاسی مصر همچنان ادامه دارد و این به معنای تشدید بحران است نه گشایش در آن.
راهحل این وضعیت این است که کودتا به کودتای عملی تبدیل شود و یا اینکه رئیس جمهور منتخب به کاخ الاتحادیه بازگردد و پس از بازگشت وی نیز انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی آزاد و سالم برگزار شود و همه به صندوقهای رأی و نتایج آن احترام بگذارند و ارتش در آینده دخالت نکند و قانون اساسی توافقی به منظور حفظ اصول تدوین شود و من شخصا گزینه دوم یعنی بازگشت مرسی حتی به صورت موقت را ترجیح میدهم زیرا گزینهای است که کمترین خسارت را به مصر و ملت و کل منطقه وارد میآورد و مرسی نیز رئیس جمهور مشروع مصر است خواه با آن اختلاف داشته باشیم یا توافق، صندوقهای رأی و ملت همواره منبع همه قدرت هستند.